
قضا و قدر و اجل معلق
همه موجودات و حوادث و پديدههاى جهان، مطابق اراده ازلى و قضا و قدر الهى انجام مىشود. قضا و قدر الهى نيز به اين تعلق گرفته كه هر موجود و پديدهاى از راه علل و اسباب خاص خودش به وجود بيايد يا از بين برود و مسأله مرگ و ميرها نيز طبق ناموس خلقت و نظام علّى و معلولى پديد آيد. به طور كلى مرگ و مير دو نوع است: يكى اجل مسمّى، و دوّم اجل معلّق يا غير مسمّى. نوع اوّل همان اجل طبيعى است كه مطابق با نطام خلقت هرموجود زندهاى پس از يك دوره زندگى عوامل زيستى او رو به كاهش و زوال مىگذارد تا روزى كه عمر او به سر رسد، و اجل معلق، مرگهاى زودرس هستند كه بر اثر تصادف يا بيمارىها و... پديد مىآيند و هر دو اجل به اراده و مشيت الهى و بر طبق قضا و قدر الهى انجام مىشود، ولى نكتهاى كه در اينجا قابل توجه است اين كه اعمال و رفتار ارادى و اختيارى انسان نيز، خود يكى از اسباب و مشيات اين عالم و جزئى از قضا و قدر الهى است كه در بسيارى ازحوادث و پديدههاى عالم، نقش فاعلى به خود مىگيرد. پس انسان مىتواند با اعمال و رفتار خود، سرنوشت خويش را تعيين كند و يكى از امورى كه رفتار انسان در تعيين آن مؤثر است، مرگ مىباشد. انسان مىتواند با رعايت قانون واصول بهداشتى ورانندگی و... عمر خود را به حد طبيعى و واقعى برساند. علاوه بر اين بعضى از گناهان يا كارهاى خير مانند قطع رحم يا ظلم و احسان وصله رحم و صدقات و... نيز در تأخير و تقديم مرگها مؤثر است، ولى در نهايت همه اينها برطبق قانون قضا و قدر الهى است و خداوند از ازل مىداند كه هر انسانى با اعمال و رفتار خوب يا بد خويش چه نوع اجلى خواهد داشت.
بنا بر آنچه گفته شد تعيين الهي با ملاحظه همه شرايط از آن جمله انتخاب خود انسان و احتياط و بي احتياطي اوست. به اين مثال توجه كنيد: اگر فانوسى را كه در مخزن آن مقدارى نفت وجود دارد، روشن كنيم دو نوع خاموشى براى آن متصور است: يكى آن كه آن قدر روشن باشد تا نفت آن تمام شود و به طور طبيعى خاموش گردد. دوم آن كه قبل از تمام شدن نفت، كسى آن را خاموش كند يا فانوس بر زمين افتد و... خاموش شود. اگر چه خداوند نسبت به پيشامد هر دو وضعيت علم دارد اما علم او با ملاحظه اختيار و انتخاب ما است.
بيشتر مرگها با اجل معلق تحقق مىپذيرد نه با اجل حتمى؛ يعنى، يكسرى عوامل، در تقديم و يا تأخير آن دخيل است؛ مثلاً اگر كسى از بدن خود مراقبت نكند و غذاهاى ناسالم و مضر تناول نمايد، در اثر مسموميت و يا انسداد شريانها و... عمرش به پايان مىرسد؛ حال آن كه اگر مراقبت مىكرد، ممكن بود عمرش طولانىتر باشد.
تأثير برخى از اعمال نيز به همين شكل است. صله رحم آن را افزايش مىدهد و قطع رحم آن را كاهش مىدهد؛ ولى دامنه تأثير در محدوده اجل معلق است نه اجل مسمى.
صدقه مسلما اجل را به تأخير مىاندازد؛ ولى بايد بدانيم كه يك حادثه مرهون علل و عوامل مختلفى است كه مجموع آنها حادثهاى را پيش مىآورند. بنابراين چه بسا اگر صدقه در كار نبود پيش از اين حوادث منجر به آن واقعه مىشد و يا حادثه ناگوارترى پيش مىآمد.
- بازدید: 9057 مرتبه
دیدگاه ها
دلیل اینکه در کشورهای توسعه یافته، اجل و مرگ در اثر تصادفات خیلی کمتر هست چیست؟
مخاطب گرامی، از حسن توجه تان به این مرکز سپاسگزاریم. برای اینکه امکان پاسخ به دغدغه هایتان فراهم شود، باید از راه های ارتباطی زیر کمک بگیرید و آنها را مطرح نمایید تا محققان به آنها پاسخ دهند و برایتان ارسال نمایند :
** درج سوال در همین سایت : http://www.maaref.porsemani.ir/soal
** درج سوال به وسيله پيامك : 30001619
** درج سوال در سايت پرسمان : http://www.porseman.org/q/newq.aspx
** درج سوال به وسیله ربات تلگرام پرسمان : @porsemanbot
سوال.میخواستم بدونم عواملی مثل صدقه یاصله ی رحم و....فقط روی اجل معلغ تاثیر داره
4 بهمن 1393
2 سال 49 هفته
تشکر از مراجعه شما
انشالله پاسخ سوالتون به ایمیل شما ارسال میشود.
ارسال ديدگاه جديد
(لطفا از درج سوال در ديدگاه ها خودداري فرماييد براي طرح سوالات خود به اين آدرس مراجعه فرماييد)