
امام زمان(عج) و دين جديد
ابتدا باید بدانیم که در مورد دستورات وآيين حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) دو دسته روايات وارد شده است : يك دسته منشأ پيدايش اين فكر شده كه حضرت داراي آيين جديدي است ، لذا مناسب اين است كه نخست به اين دسته از روايات اشاره كنيم ، سپس به ديگر از روايات مي پردازيم . ابتدا به اين پرسش پاسخ ميگوييم: دسته اول ، رواياتي است كه منشأ توهم دين جديد شده است و آنها عبارتند از :
1-از امام صادق (عليه السلام) از سيره حضرت مهدي (عليه السلام) سوال شد ، حضرت فرمود :« يصنع ما صنع رسول الله ، يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله امر الجاهليه و يستأنف الاسلام جديداً13 ؛ همان كاري را كه رسول خدا (صل الله عليه و اله) انجام داد ، مهدي انجام مي دهد . بد عتهاي موجود را خراب مي كند ، چنانكه رسول خدا (صل الله عليه و اله) اساس جاهليت را منهدم نمود، آنگاه اسلام را از نو بنا مي كند ».
2- شخصي به نام ابو خديجه از حضرت صادق (عليه السلام) نقل مي كند كه حضرت فرمود :« اذا خرج القائم جاء بامر جديد كما دعا رسول الله في بدء الاسلام الي امر جديد14 ؛ هنگامي كه قائم ظهور كرد با امرجديد خواهد آمد ، چنانكه رسول خدا در آغاز اسلام مردم را به امر جديد دعوت مي كرد ».
3- در حديثي ديگر امام صادق (عليه السلام) فرمود :« اذا خرج القائم يقوم بامر جديد وكتاب جديد و سنه جديد و قضا جديد ...15 ؛ هنگامي كه قائم ظهور كند با امر جديد و كتاب و رفتار وقضاوت جديد ظهور مي نمايد ...»
روايات ديگري كه با اين نوع روايات هماهنگ هستند از آنها استفاده مي شود كه حضرت مهدي (عليه السلام) با دين جديد مي آيد ، در حالي كه اين چنين نيست و حضرت مروج دين جدش پيامبر اسلام است . كه روايات دسته دوم دال بر آن است كه ذيلاً به آنها اشاره مي شود :
1- ابو سعيد خدري از رسول خدا (صل الله عليه و اله) روايت مي كند كه حضرت فرمود : « يخرج رجل من اهلبيتي و يعمل بسنتي 16؛ يكي از اهل بيت من قيام مي كند و به سنت و روش من عمل مي كند ».
2- قال رسول الله (صل الله عليه و اله) : القائم من ولدي اسمه اسمي و كنيته كنيتي و شمائله شمائلي و سنته سنتي يقيم الناس علي طاعتي و شريعتي و يدعوهم الي كتاب ربي17 ؛ پيامبر (صل الله عليه و اله) فرمود : قائم از فرزندان من ، همنام و هم كنيه من است ، شمايل و رفتارش ، شمايل و رفتار من است و مردم را به اطلاعت من و دين من وادار مي نمايد و به قرآن دعوتشان مي كند ».
3- رسول خدا در ضمن حديثي ديگر فرمود : «و ان الثاني عشر من ولدي يغيب حتي لا يري و ياتي علي امين بزمن لا يبقي من الاسلام الا اسمه و لا يبقي من القرآن الا اسمه فحينئذ يأذن الله تبارك و تعالي بالخروج فيظهر الله الاسلام به ويجدده18 ؛ دوازدهمي از فرزندانم به طوري غايب مي شود كه اصلاً ديده نمي شود .زماني خواهد آمد كه از اسلام جز اسمي و از قرآن جز رسم و اثري باقي نمي ماند ، در آن هنگام خدا به وي اجازه نهضت مي دهد و به وسيله او اسلام راتقويت كرده ، تجديدش ميكند ».
از دقت در مجموعه اين روايات بوضوح روشن مىشود كه هدف امام زمان، عليهالسلام، ترويج و حاكميت بخشيدن به احكام اسلام و تجديد عظمت آن است، وگرنه موضوع آوردن يا مطرح كردن آيين جديد بهغير از اسلام به دلالت آيات صريح قرآن و روايات متواتر اهل بيت، عليهمالسلام، منتفى است.
امّا اينكه چرا از عملكرد آن حضرت بهعنوان امر جديد ياد مىشود؟ علت آن است كه در طول تاريخ بهويژه در دوران غيبت مردم دراثر كوتاهى و غفلت يا جهل و نادانى بدعتهاى زيادى را در دين ايجاد مىكنند و به جهت منافع زودگذر دنيوى خود به خيال اينكه عدول از احكام الهى آنها را زودتر و يا راحتتر به آن اهداف مىرساند بسيارى از احكام قرآن و اسلام را ناديده مىگيرند يا آنها را به ميل خود تفسير و تأويل مىنمايند و درنتيجه اين كار اسلام واقعى به فراموشى سپرده مىشود، لذا وقتى امام زمان، عليهالسلام، ظهور مىكنند بدون توجه به ميل و خواست مردم احكام خداوند را به همان صورت كه صادر شده است به اجرا درمىآورند و بديهى است كه اين كار در نظر مردمى كه خيلى از اين احكام را به كنار نهاده بودند يا آنها را به گونهاى ديگر معنى مىكردند تازگى خواهد داشت و با اسلام مصطلح و رايج در بين آنها فرق خواهد كرد، درنتيجه با خود خواهند گفت آن حضرت به اسلامى غير از آن اسلامى كه ما مىشناسيم دعوت مىكند.
بنابراين بايد گفت چون مردم در آن زمان خيلى از اركان مهم و اساسى اسلام را رها كرده و به ظواهر آن اكتفاء نمودهاند و به اصطلاح اسلام را در نماز و روزه و... خلاصه كردهاند با ديدن اينكه امام زمان، عليهالسلام، در تمام زمينهها به لزوم رعايت احكام خاصى كه ريشههاى وابستگى به ديگران و تأثيرپذيرى از فرهنگ بيگانگان را قطع مىكند و هرگونه ظلم و ستم و امتياز طلبىهاى نادرست اجتماعى را از متوليان دروغين امور سلب مىكند و... پافشارى مىنمايند، درحاليكه اين امور را آنها تاكنون به اسم قوانين اسلامى ايجاد و رواج داده بودند، بديهى است كه با مشاهده چنين وضعى حتى برخى از متوليان مراكز مذهبى و فرهنگى نيز به مقابله با آن حضرت برخواهند خاست؛ چرا كه اولاً مضمون دعوت آن حضرت را به ضرر موقعيت خويش مىبينند و ثانياً آنها را مخالف با آنچه كه تا آنروز به اسم اسلام مىشناختند ارزيابى مىكنند.
امام صادق، عليهالسلام، در روايتى به اين حقيقت اينگونه اشاره مىكنند: وقتى كه قائم، عليهالسلام، قيام كنند مردم را به اسلام جديد (واقعى) دعوت خواهند كرد و آنها را بهسوى احكامى كه كهنه بهنظر مىرسند و عموم مردم از آن دور افتادهاند هدايت خواهد نمود.3
نكته ديگر آنكه اصولاً يكى از حكمتهاى اصلى ناميده شدن امام زمان، عليهالسلام، به »مهدى« آن است كه آن حضرت مردم را به آنچه كه از دور شدهاند يعنى احكام واقعى اسلام هدايت خواهد كرد. (ماهنامه موعود شماره 27 )
پىنوشتها:
1. اثباة الهداة، ج 7، ص 110.
2. همان، ج 7، ص 52.
3. ارشاد مفيد، ص 343.
- بازدید: 2652 مرتبه
دیدگاه ها
ارسال ديدگاه جديد
(لطفا از درج سوال در ديدگاه ها خودداري فرماييد براي طرح سوالات خود به اين آدرس مراجعه فرماييد)